بخش اول
عکاسی برای هنر ایران یک فرصت مغتنم است که بهعنوان یک رسانهی قدرتمند در طول پنج دههی گذشته ابزار و امکان هنر پستمدرن بوده و پیش از آن نیز بر کسی پوشیده نیست که بزرگترین امکان بروز هنر مدرن بوده است. عکاسی، هنر زمان خویش بوده و هست.
ورود عکاسی به ایران حتی با وجود گرفتار شدن در مناسبات درباری و حضور نسبی، شگفتانگیز بوده و تا به امروز در طول حیات ۱۸۰ سالهاش در هر بازهی زمانی و در شرایط مختلف موقعیت ممتاز خودش را به رخ کشیده است. این ارزش و جذابیت این مدیوم هنری بوده که جایی برای شک و شبهه در بروز خلاقیت و انتقال بهعنوان سند و یا حتی طنازی و شیطنت و در صورت لزوم فراتر از آن باقی نمیگذارد.
عکاسی در هر دورانی و به اقتضای شرایط جامعه و فضای موجود در موقعیت خاصی حاضر بوده؛ از عکاسی درباریان و عکسهای مشروطه تا عکاسخانهها و بعدها انقلاب و جنگ و مطبوعات، تا دو دهه گذشته که به شکل قدرتمندی موقعیت خود را بهعنوان یک فرآیند هنری تثیبت شده در بستر گالریها و حضور موجه در فضای بینالمللی و در خارج از مرزها تثبیت کرده است.
عکاسی ایران در طول چندین دهه تا اواخر دهه هفتاد شمسی با یک عنوان مشخص و زیر یک نگاه جامع به اسم عکاسی فعالیت میکرد. این مساله را با نگاهی به عکسها و تصاویر منتشر شده در مجلات عکاسی و پژوهشی و منتخب سالانهها و دوسالانهها از سال ۱۳۶۶ تا دوسالانه هشتم که در سال ۱۳۷۷ برگزار شد، به خوبی میتوان دید که تاکید بر عکس (هر نوع عکسی) به عنوان یک رسانه بوده و به صورت بسیار پراکنده و جزئی تک عکسهایی نیز با نگاه متفاوت در آنها دیده میشود.
عکسها عمدتا به صورت تکعکس به نمایش درمیآمد و قالب مجموعه عکس یا پروژهای بودن کارها کمیاب بود. اگر سالهای ۵۷ و گذر از دهه ۶۰ را مبنا قرار دهیم، عمدهی گرایشها به سمت عکاسی مطبوعات بود که طبیعت آن مقطع تاریخی بوده است.
از شروع به کار دولت سازندگی تا اواخر دهه هفتاد دوران حمایت دولت و شهرداری و به تبع آن جذابیت مستندنگاری شهری در ایران بود. با این وجود، از اواخر دهه هفتاد با تغییر و تحولات گسترده در حوزه فرهنگ و هنر، پتانسیل عکاسی آکادمیک و دانشگاهی ایران (که از سال ۶۲ عکاسی ایران بهطور رسمی به عنوان یک رشته تحصیلی وارد نظام آکادمیک شد و از سال ۷۳ در مقطع کارشناسی ارشد اقدام به جذب دانشجو کرد) با شدت و حدت بیشتری نمود عینی پیدا کرد.
از طرفی دیگر در همین دوران، عکاسی هنری و نمایشگاهی با تعدد گالریهای خصوصی و بهخصوص تخصصی عکاسی امکان بروز پیدا کرد. عکاسی در میان دیگر هنرها به عنوان یک مدیوم قدرتمند هنری بیشتر دیده شد تا جایی که سه دوره از نمایشگاه هنر مفهومی، جولانگاه عکاسان ایرانی بود. در تیر ماه ۱۳۸۳ پس از ۶ سال وقفه دوسالانه نهم برگزار شد که بنا بر مقتضیات دوران رویکردش بر خلاف دورههای پیشین بیشتر به عکاسی هنری و نمایشگاهی اختصاص داشت و قاعدتا حضور نسل جوان آکادمیک و آگاه به هنر معاصر عکاسی در آن پر رنگتر بود. دورهای که با دبیری زندهیاد بهمن جلالی تبدیل به یک جدل تمام عیار شد. مهمترین دلیل مخالفتها، سهمخواهی عکاسان مطبوعات، تبلیغاتی، معماری و … بود.
متاسفانه رویکرد درست دوسالانه نهم با همه کمبودها و فقدانها تحت این فشارها و جدلها تداوم پیدا نکرد و دورهی بعدی دوسالانه، بر درِ پاشنهیِ همان همگرایی «تمام عکاسان» اعم از هنری و غیرهنری (خلاقه و غیرخلاقه!) چرخید و سبب شد تا در هشت بخش مختلف مسابقه برگزار شود و چنان ملغمهای شد که نه کتابی از آن منتشر و نه بودجهی جوایزش تا یکسال بعد تامین شد. عکاسی ایران از آن دوران تا به امروز، حدود ۲۰ سالی است که درگیر این چالش بنیادین است و به نظر میرسد این فرآیند سهمخواهی انجمنهای دیگر کماکان بحثی ادامه دار داشته باشد. انجمنهایی که به نظر میرسد میتوانند همت کرده و رویدادهای اختصاصی خود را ذیل شاخهی تخصصی مورد نظرشان برگزار کنند؛ همانطور که انجمن صنفی عکاسان مطبوعاتی به بهترین شکل در این سالها چندین دوره رویداد «نشان عکس سال مطبوعاتی ایران» را برگزار کرده است.
بخش دوم
در طول بیستسال گذشته عکاسی ایران دچار تحول شگرفی شده و این در تمامی ارکان آن از فضای آکادمیک، تا گالریهای تخصصی خصوصی قابل مشاهده است و برخوردی که با این مدیوم و رسانه میشود باعث بالارفتن سطح آگاهی شده است. شما برای سنجش موقعیت امروز هنر و مبحث مورد نظر ما یعنی عکاسی میتوانید نگاهی به آثار منتشرشده در مجلات و کتابها در دهه شصت و هفتاد انداخته و به شکل عینی تفاوت فاحش بین مفاهیم استفاده شده در آثار و شکل ارائه آنها را با امروز مقایسه کنید.
این فرآیند قطعا محصول ارتباطات بیواسطهتر با دنیای هنر و مراودات بیشتر نسل جدید و ترجمه کتابهای مرتبط و بالارفتن آگاهی نسل جدید عکاسان و مدرسان عکاسی است. جهان اینترنت و دسترسی به اطلاعات همهجا را درهم تنیده و قاعدتا برای هنرمندان که شاهد برگزاری بینالها و رویدادهای سطح بالا و معتبر جهانی هنر و عکاسی هستند قابلقبول نخواهد بود که مثل دهههای گذشته نمایشگاهها و فعالیتهای هنری و عکاسی بر مدار فراخوان و همهپرسی و رضایت جمیع اشخاص با نگاهها و نگرشها و تجربیات متفاوت عمدتا دولتی برگزار شود.
یک نگاه به بینالها و برنامههای هفت دوره گذشته ده روز با عکاسان ایران و بسیاری از فستیوالهای دولتی و یا مسابقات مختلف خصوصی (که خوشبختانه این موارد به شکل باورنکردنی کم شده و این نشانهای بر همین تفاوت نگرش است) محصول چنین سازوکاری است که هنوز به صورت فراخوانگونه، برای بالابردن آمار شرکتکنندهها و با داعیه دموکراتیزه کردن رویداد، در یکماه به هر شکلی برگزار میشوند و یکسری تکعکسهای لحظهای با پایینترین شکل ارائه، بدون تمهیدات نمایشگاهی معنادار و طرح مسئله روی دیوار میروند. این سوال احتمالا در ذهن عکاسان جوان آگاه به مباحث هنر معاصر، دانشجویان و فعالان این رشته بهوجود خواهد آمد که چرا این مقدار بین فضای نمایشگاهی خصوصی و بینالها و فستیوالهای خارجی با برنامههای عمومی تفاوت وجود دارد.
در سال ۱۳۹۸ و چند ماه قبل از برگزاری هشتمین دوره ده روز با عکاسان ایران با دبیری آقای اسماعیل عباسی شورایی تشکیل شد متشکل از مهدی مقیمنژاد، بهنام صدیقی، زانیار بلوری و بنده که طی جلسات متمادی و منسجم و به این تصمیم قطعی رسیدیم که شیوه برگزاری باید مثل تمام دنیا سمت و سویی کیوریتوریال پیدا کند و سازوکار این پروژه، با احتمال ضریب خطای بالا با توجه به زمان محدود باقی مانده، تغییر اساسی با دورههای پیشین ده روز با عکاسان داشته باشد. تغییر رویکردی که بیشتر اعضای هیئت مدیره انجمن در آن مقطع، با آن همدل و همراه بودند.
به این ترتیب شورای هنری متشکل از این چهار نفر در اقدام برای جمعآوری آثار، دوستان دغدغهمند در این حوزه، اساتید دانشگاهی و غیردانشگاهی آشنا با جریان نمایشگاهی روز و انجمنهای علمی دانشگاههای مختلف و تعدادی از کانونهای فعال عکاسی شهرستان را در جریان قرار داد. هر یک از ما مجاز بودیم هنرمندان و عکاسان و پروژههای مورد علاقه خود را معرفی و برای داوری نهایی نامزد کنیم و پس از آن در تصمیمی گروهی با تبادل نظر و آرا مجموعههای نهایی را انتخاب کنیم.
نتیجه به باور بنده در طول زمان محدود بسیار تاثیرگذار بود. ما تلاش داشتیم نسل جوان نوپا اما آگاه به مقتضیات عکاسی هنری معاصر را با محدودیت سنی ۳۵ تا ۴۰ سال که در فضای هنر ایران به عنوان هنرمندان تثبیت شده، مطرح و کاملا دیده شده نباشند، معرفی کنیم و این یک فرصت و امکان برای معرفی نسل جدید عکاسان هنری ایران بود.
بخش سوم
امسال با تغییر تعدادی از اعضای هیئت مدیره و پس از سه سال رکود دوران کرونا و عملا سکوت انجمن، از ششماه پیش با شروع به کار هیئت مدیرهی جدید برنامههای بلند مدت و کوتاهمدتی برای همایشها و نشستهای علمی و تغییرشکل عضوپذیری در نظر گرفته شده است که خوشبختانه امور به مرور در حال انجام و اطلاعرسانی خواهد بود و امیدواریم کاستیهایی هم که در این زمینه وجود دارد به تدریج و با صبوری و همدلی جامعهی عکاسی ایران به تدریج بر طرف شود.
یکی از مهمترین اهداف انجمن در سال جاری برگزاری نهمین دوره ده روز با عکاسان ایران بود که طی جلسات مختلف کارگروه همایش، پس از چکشکاریهای فراوان و برآوردهای مالی (به عنوان پاشنه آشیل همیشگی انجمن به عنوان یک نهاد مستقل) تصمیم گرفته شد این رویداد حتما در شکلی درخور و مناسب برگزار گردد. طی جلسات مختلف انجمن، بنده را به عنوان دبیر این دوره انتخاب کردند که شناخت نسبتا مناسبی از دورهی گذشته ده روز و مشکلات پیشروی آن داشتم و خود به نوعی یکی از پیشنهاد دهندههای آن شورا در سه سال گذشته بودم.
مهمترین تصمیم، تثبیت نگاه شورای هنری گذشته بود که با تصمیم هیئت مدیره محترم قرار بر حداقل تغییرات در ساختار و روند دوره گذشته شد، و این نشان از توافق اعضای انجمن بر سر اثربخش بودن تصمیمات دوره هشتم داشت. بنابراین ساختار و شاکله این دوره کاملا مشابه دوره گذشته بوده و به نوعی از تمامی اعضای هنری دوره گذشته در این بخش دوباره کمک گرفته شده تا به نوعی در بخشهای مختلف حضور موثر داشته باشند.
اولین فاکتور برای ما این بود که حداقل زمان برای انجام مراحل پیشبرد کار وجود داشته باشد. یک بازه زمانی حدودا چهار ماهه برای آن تعیین شد که زمان نسبتا مناسبی با توجه به تجربه دوره گذشته بود. مرحلهی بعدی تامین مالی برنامه بود که با توجه به مشکلات عدیده اقتصادی و بالارفتن هزینههای جاری کار را بسیار سخت مینمود، هرچند توانستیم بدون دریافت کوچکترین مبلغی از ارگانهای دولتی و شهری با حضور اسپانسرها و شرکتهای خصوصی از حمایت مادی و معنوی حداقلی و مناسبی برخوردار شویم و امید داریم تا جایی که بتوانیم بر مشکلات غلبه کنیم و نمایشگاهی در خور نام عکاسی ایران برگزار کنیم.
مرحله بعد اسامی داورها و کسانی بود که امکان معرفی نسل جدید دغدغهمند و آگاه به مقتضیات عکاسی هنر معاصر را داشته باشند. این اشخاص هر کدام میبایستی به نحوی با جریان عکاسی معاصر ایران و فضای آکادمیک آن آشنا بوده و به سبب ارتباط با کانونهای عکس شهرستانها و برگزاری کارگاهها و ورکشاپها در شهرهای مختلف ایران امکان آشنایی و ارتباط با طیف گستردهای از عکاسان را داشته باشند. تصمیم بر آن شد که برای پوشش گستردهتر و دقت در انتخاب در نسبت با دوره گذشته، به جای چهار نفر، ده نفر نامینیتور(معرف) داشته باشیم که در حقیقت این دوستان مجاز بودند تا سقفی که تعیین شده بود هنرمندان عکاس را نامزد کنند و در این مسیر از هر کسی مجاز به کمک و مشورتگرفتن بودند. همچنین برای جلوگیری از انقطاع بین منتخبین دوره گذشته و این دوره، جدا از نفرات معرفی شده توسط داوران، از ۴۰ نفر قبلی که در دوره هشتم آثارشان به نمایش درآمده بود دوباره برای ارسال آثار جدیدشان دعوت به عمل آمد.
در حالحاضر آثار ارسالی هنرمندان توسط داورها و منتخبین دوره گذشته برای ما ارسال شده (که به پیوست این متن اطلاعات دقیق از تعداد و نسبت افراد و محلهای زندگی و زیست و تحصیلاتشان در اختیار مخاطبین قرار داده خواهد شد) و در مرحله دوم آثار جمعآوریشده در یک بازه دوهفتهای با نهایت دقت در فضای مجازی و بهصورت آنلاین توسط این ده نفر داوری خواهند شد. تمامی آثار و پروژههای ارسالی به ترتیب امتیازدهی خواهند شد و فایل جمعبندیشده و حدودا چهل پروژه (ظرفیت کل خانه هنرمندان برای ۴۰ پروژه نهایتا پاسخگو خواهد بود) انتخاب خواهند شد.
در این دوره تصمیم بر آن شد که پروژههای عکاسی فاینآرت، فتوبیس (عکس بنیان)، مستندهای معاصر هنری و غیرگزارشی صرف، فوتوبوک و ویدئوآرت نیز مورد انتخاب و داوری قرار گیرند (به بیان کلی مقتضیات ارائهی معاصر پروژههای هنری عکاسی). این آثار قاعدتا باید شرایط نمایشگاهی داشته و امکان نمایش در جایی غیر از نمایشگاه برای آن وجود نداشته باشد. اشخاص نامزدشده کماکان از نسل جدید عکاسان خواهند بود و محدوده سنی بین ۲۰ تا ۴۰ سال خواهند داشت (با این شرط که هنرمندان تثبیت و بسیار شناخته شده در فضای عکاسی ایران نباشند).
پس از انتخاب آثار دو ماه کامل فرصت برای طراحی و اجرای نمایشگاهی و ایجاد یک فضای متفاوت خواهیم داشت که در این مسیر مشاوران مخصوص با تیم اجرایی در کنار بنده برای نمایش آثار در نظر گرفته شدهاند تا همهچیز تا جای ممکن تحت همفکری، نظارت و دقت کامل انجام گردد. همچنین ما در این دوره مصمم هستیم و تصمیم گرفتهایم از همفکری و ایدهپردازی تعدادی از جوانان دغدغهمند و فعال در حوزه عکاسی به شکل مستقیم بهره ببریم. به این منظور همزمان با گروه اجرایی، کارگروهی از جوانان با مدیریت آقای زانیار بلوری به موازات فعالیتها خواهیم داشت که برنامهها و نشستها و دورهمیهای این دوره را به تیم اجرایی و علمی پیشنهاد خواهند داد و این دو گروه به موازات هم و در یک راستا برای بهتر اجرا کردن امور و برنامههای متفاوت تلاش خواهند کرد.
در این میان، با توجه به سوالات فراوان مخاطبان، ذکر چند نکته خالی از لطف نیست.
در حالحاضر کمتر رویدادی در دنیای هنر و عکاسی در مقیاس جهانی برگزار میشود که کیوریتور نداشته باشد و شکل برگزاری فراخوانی تقریبا در بستر رویدادهای جدی و معاصر هنری انجام نمیگیرد. این نمایشگاه با توجه به نامینیتکردن اشخاص تلاشی است برای حرکت به سمت مقتضیات نمایشگاهی که در حوزهی کیوریتوریال تعریف میشود و از این رو انتخاب هنرمندان بر عهده معرفین خواهد بود.
این نوع برخورد، باعث ایجاد مسیری مشخص و واضح برای نسل جدید است که خود را در یک مسیر قاعدهمند به دور از هیجانات کاذب و مسابقه محور رویکردهای گذشته قرار دهند و با جضور در فضاهای رسمی و نهادی، اعم از دانشگاهی یا فضای گالریهای خصوصی آثار خود را در معرض نمایش قرار دهند. باید پذیرفت که بسیاری از اشخاص معرفیشده در دوره گذشته و قطعا این دوره باوجود شکل فراخوانی حاضر به حضور نخواهند بود، چرا که این یک مرحله گزینشی و آگاهانه از شناخت و معرفی شخص خواهد بود.
هنرمند در این شکل اجرایی، موقعیتی ممتازتر از اثر خود خواهد داشت و این یک تعریف معاصر و مشخص و پذیرفتهشده در جهان معاصر هنر است. این نامینیتکردن و بازنگری در آثار یک امکان متفاوت برای ارتباط مستقیم با داورها خواهد بود و آنها عملا سهم بزرگی در اجرا و انتخاب اثر و کیفیت برگزاری در گفتوگو و مشورت با هنرمندان ایفا خواهند کرد.
عموما این شکل اجرا با سبقهی گذشته عکاسی قابلقبول نیست، ولی چه کار و فعالیتی میتواند پاسخگوی تمامی جریانهای عکاسی و هنر این مملکت باشد؟ این برنامه بینقص نخواهد بود ولی با تکرار روند خود امکان جریانسازی خواهد داشت و الگویی برای حرکت در مسیر درست هنر معاصر و رشد آگاهانه خواهد بود. امروزه با توجه به حجم تبادل اطلاعات، پلتفرمهای مختلف مجازی، حضور دانشجوها از سایر شهرها در تهران، نشستهای مختلف هنری آنلاین و غیرآنلاین در تهران و سایر شهرها و وجود آموزشگاهها و دانشگاههای فراوان هنری با رشته عکاسی در بیشتر نقاط ایران، فقدان ارتباط با داورها (ده داوری که عموما در فضای عکاسی هنری ایران شناخته شده هستند و همیشه پذیرای آثار عکاسان از اقصی نقاط کشور برای بررسی و نظردهی بودهاند) کمی عجیب به نظر میرسد.
در هر حال امیدواریم که در این مسیر کمخطاتر از قبل باشیم و راهی باز کنیم برای آیندگان، با این علم و آگاهی که هیچ برنامه و سالانهای در دنیا مطرحگشتن و دیدهشدن هنرمندان را تضمین نخواهد کرد، بلکه تنها امکانی است برای کنارهم بودن و دوباره نگریستن در عکاسی. بدون شک همواره پذیرای نقدها بودهایم و اعتقاد داریم که راه اعتلا از طریق گفتوگو و نقد مستدل هموار خواهد شد.
آمار اولیه اعضای نامزدشده نهمین دوره ده روز با عکاسان ایران
همچنین بخوانید: «نهمین ده روز با عکاسان؛ پرسشها و مسائل»