بروس دیویدسن. «کوتوله (با سیگار و دسته گل)»، ۱۹۵۸
اگر داستانی بخواهم، آن داستانِ رابطهی من و سوژه است—داستانی که مرا تعریف میکند بهجای آن که من آن را تعریف کنم.
بروس دیویدسن
این یکی از قویترین و تأثیرگذارترین عکسمقالههای بروس دیویدسن است. وقتی در شهر بازی پالیسادس در نیوجرسی بود یک چادر سیرک را پیدا کرد و در فضای دلگیر اطراف چادر با یک دلقک کوتوله مواجه شد. دلقک لباس چارلی چاپلین به تن داشت، با آرایش سفید روی صورتش و حالتی محزون. چشمانی پایینافتاده، دستهگلی گِلگرفته در دست، و سیگاری بر لب. و کلیک! عکس گرفته میشود.
بروس با این دلقک دوست شد. نامش جیمی آرمسترانگ بود. به او اعتماد کرد و اجازه داد وارد زندگیاش شود. بروس متوجه تنهاییاش شد و انسانیت و حقیقتی عمیق را کشف کرد که بهسختی میتوان تحت تأثیرش قرار نگرفت، حتی ۶۰ سال بعد از اولین انتشارش در مجله اسکوئایر.
با آن که آنها خیلی کم با هم صحبت کردند، جیمی در نهایت به بروس گفت که بهترین دوستش است.
در دو کتاب بروس با نامهای سیرک (۲۰۰۷) و بروس دیویدسن سیاه و سفید (۲۰۱۲) این دو تقدیمنامه را میخوانیم:
برای جیمی آرمسترانگ معروف به «مرد کوچک»
او برای من بزرگ بود.
برای آشنایی بیشتر با آثار بروس دیویدسون، رجوع کنید به: «تقویم عکاسی: بروس دیویدسن». همچنین مصاحبه با بروس دیویدسن در مورد مجموعه مترو را بخوانید.