گیل آلبرت هلبان. نیویورکسیتی، از مجموعهی «بیرون پنجرهام»
بهتازگی آثار جدیدی از عکاس آمریکایی گِیل آلبرت هَلبان (Gail Albert Halaban) با عنوان «مناظر ایتالیایی» در گالری جکسن فاینآرت به نمایش گذاشته شده است. این عکسها در واقع ادامهای بر مجموعهی «بیرون پنجرهام» هلبان هستند که این عکاس پیشتر در شهرهای ونیز، رم، ناپل، پالرمو، لوکا و میلان تهیه کرده بود.
اگر چه هلبان این مجموعه را از سالها پیش آغاز کرده اما همزمانی با دوران همهگیری ویروس کرونا و خانهنشینی مردم، معنای جدیدی به آثار او بخشیده. او در این باره نوشته است:
«همیشه دیدن همسایهها از پشت پنجره مایهی تسلیام بود اما اکنون آنجا از معدود جاهایی است که میتوانیم همسایههامان را ببینیم، بهویژه که از آن طریق میتوان زندگی را حس کرد. امروز، در این دوران فاصلهگذاری اجتماعی، خانهمان بخش بزرگی از کل جهانمان شده. با آن که در این فضاهای داخلی محدود شدهایم، ایستادن کنار پنجره و نگاه کردن به بیرون نشان میدهد که آن بیرون جهان بزرگتری هم هست. عکسهای من از میان پنجرهی خانه از مردمی که در فضاهای خصوصی زندگیشان را میگذرانند، معنای جدیدی یافتهاند. این عکسها به من یادآوری میکنند که در این تقلا و تکاپو تنها نیستم و میل شدید دیدن دیگران از بین نرفته. بهزودی همگیمان شانس این را خواهیم داشت تا دوباره هم را ملاقات کنیم.»
در ادامه نگاهی خواهیم داشت به دوران کاری و آثار این عکاس.
تحصیلات و دوران کاری
گِیل آلبرت هَلبان (متولد ۱۹۷۰، واشینگتن) عکاسی را از شش سالگی شروع کرد، و آن زمانی بود که قرار شد برای نمایشگاه علوم کلاس اول یک دوربین بسازد. او در سال ۲۰۱۲ در مدرسهی طراحی رُد آیلند عکاسی آموخت و در همان سال دورهی کارشناسی هنر در رشتهی تاریخ هنر را از دانشگاه براون گذراند. هلبان تحصیلات خود را در رشتهی عکاسی دانشگاه ییل ادامه داد و در آنجا زیر نظر عکاسان مشهوری چون نن گلدین و گرگوری کرودسن تعلیم دید و در سال ۱۹۹۶ در مقطع کارشناسی ارشد هنرهای زیبا از این دانشگاه فارغالتحصیل شد.
رویکردهای متفاوت عکاسی گلدین و کرودسن بهشکل مشهودی بر شکل عکاسی هلبان تأثیر گذاشته. طوری که او کارش را تلفیقی از «تأکید گلدین بر مستندسازی واقعیت و گرایش کرودسن به کارگردانی درامهای روانشناختی» میداند.
هلبان از سال ۲۰۰۳ نمایشگاههای انفرادی و گروهی متعددی برگزار کرده است، از جمله در گالریهای ادوین هوک، اپرچر، رابرت من، هاوارد گرینبرگ و موزهی ایستمن. همچنین تا کنون پنج کتاب از آثار او به چاپ رسیده است. او اکنون در نیویورک زندگی و کار میکند.
مادری
بخش عمدهای از آثار هلبان به فضای خصوصی و میل به تماشای این فضاها مربوط است. او پیش از انتشار مجموعهی ادامهدار «بیرون پنجرهام»، با تهیهی مجموعهعکسی با عنوان «دربارهی سی سالگی»، علاقهاش به کاوش در فضای زندگی خصوصی را نشان داده است.
هلبان در مجموعهی «دربارهی سی سالگی» (یا «مادری»، آن طور که در وبسایت او نامگذاری شده) زندگی مادران جوانِ برخوردار در نیویورکسیتی و لسانجلس را به تصویر کشیده است. فضای زندگیِ بهسامان این زنان با پا گذاشتن به دوران مادری و حضور کودکان شکلی نامنظم و بههمریخته مییابد. در یکی از عکسهای او زنی باردار را میبینیم که روی صندلی راحتی در کنار تابلویی از اندی وارهل لم داده. آمدن کودکان اما همه چیز را تغییر میدهد: حضور پرستاران بچه در خانه، فضای بههمریختهی زندگی، حضور کودکان در جاهایی که نباید باشند و گذران وقت با آنها. هلبان در این مجموعه زندگی تغییریافتهی این زنان و «تمایل پیچیده» به بودن در این جهان را نشان داده است.
بیرون پنجرهام
علاقهی هلبان در به تصویر کشیدن فضای خصوصی با مجموعهی «بیرون پنجرهام» شکلی تازه یافت، پروژهای که برای او شهرت جهانی آورده و به شناسنامهی کاریاش بدل شده است. او همچون شخصیت «جف» در فیلم «پنجره پشتی» (۱۹۵۴) آلفرد هیچکاک این مجموعه را با عکاسی از مردم از میان پنجرهی آپارتمانهای محل زندگیاش نیویورکسیتی آغاز کرد و آن را در پاریس، استانبول، بُینسآیرس آرژانتین و ایتالیا ادامه داد.
این مجموعه دربارهی نگاه خیرهی دوربین و کشمکش میان فضای عمومی و زندگی خصوصی است، مسألهای که عکاسی را سالها درگیر خود کرده است. او دربارهی عکسهای اولیهاش از این مجموعه در نیویورکسیتی گفته: «بسیاری از نیویورکیها بخش عمدهای از وقتشان در کنار پنجره را صرف تماشای همسایههایی میکنند که درون آپارتمانشان هستند. بهواسطهی این چشمچرانی، نوعی حس اجتماعی شکل میگیرد. در نیویورک، ما هیچگاه تنها نیستیم.»
نقطهی دیدهای هلبان یادآور نگاههای مخفیانه و کنجکاوی برای دیدن فضای خصوصی دیگران در محیطهای متراکم زندگی شهری است. شاید بتوان این پنجرهها و دریچههای کوچک به زندگی خصوصی را به مفهوم ابژهی جزئی (partial object) در روانکاوی تشبیه کرد. این مفهوم، که بهمعنای جزء محرک غرایز است، به چیزهای جزئی اشاره دارد که میل و کشش فوقالعادهای ایجاد میکنند. پنجرههای هلبان، بهمانند ابژههای جزئی در میان انبوه ساختمانهای بزرگ شهر، میل به دیدن و عطش کنجکاوی را بر میانگیزند. عکسهای شبانهی او، همچون عکسهای عکاس آلمانی مایکل ولف (Michael Wolf) در مجموعهی «شهر عریان» (۲۰۰۷)، ما را به درون خانهها و آنچه در آنها میگذرد دعوت میکنند.
اما به هر حال، عکسهای هلبان مثل «جف» در فیلم هیچکاک از چشمچرانیهای مخفیانه و دزدکی همسایهها حاصل نشدهاند. در واقع، سوژههای هلبان از حضور او مطلعاند. هَلبان، مشابه آنچه هنرمند ژاپنی شیزوکا یوکومیزو (Shizuka Yokomizo) در مجموعهی «غریبهی عزیز» (۲۰۰۰) انجام داد، عکسهای خود را با همکاری همسایهها تهیه کرده است. او از علاقهمندان دعوت میکند تا در پروژهی او مشارکت داشته باشند. هلبان پس از دریافت اجازهی آنها، این بار برخلاف یوکومیزو، بهشکل دقیقی آنها را در خانههاشان حالت میدهد و از نقطهی دید خانهی همسایهشان، آنها را در فضای خصوصیشان به تصویر میکشد.
همان طور که فرانسین پروس در مقدمهی کتاب مناظر ایتالیایی (۲۰۱۹، انتشارات اپرچر) عنوان کرده، عکسهای هلبان در واقع به ما امکان میدهند «تا آرامتر و اندیشمندانهتر از مواقع جاسوسی و نگاههای دزدکی، دربارهی دیدنِ لحظهای از زندگیِ خصوصیِ غربیهها بیاندیشیم.»
بازگشت هاپر
هلبان در مجموعهی «بازگشت هاپر» این بار به تاریخ هنر بازگشته است. او برای تهیهی این مجموعه، مکانهایی در شهر گلوستر در ایالت مساچوست در ساحل شمال شرقی آمریکا را ردیابی کرده. اینها در واقع مکانهایی هستند که نقاش مشهور رئالیست ادوارد هاپر (Edward Hopper) در دههی ۱۹۲۰ وقت خود را در آنجا میگذارند. هلبان در این مجموعه خانهها و مناظری را عکاسی کرده که هاپر برای نقاشیهای اولیهاش از فضای زندگی مدرن، از آنها الهام گرفته بود.
با مقایسهی نقاشیهای هاپر و عکسهای هلبان میتوان گذر زمان و تأثیر آن را حس کرد. عکسهای هلبان گویی ما را به این جهان باز میگردانند، به زمان حال، و شاید به آثار متأخر هاپر.
در این آثار اولیهی هاپر، برخلاف آثار متأخرش، حضور انسانها کمرنگتر است. هلبان اما در این مناظر معماری و شهری به انسانها نقش داده است. آنها بهسیاق عکسهای مجموعهی «بیرون پنجرهام»، غالباً در پشت پنجره یا روی بالکنها دیده میشوند. حسی که حضور این افراد منتقل میکند، این بار نه از جنس کنجکاوی برای دیدن فضای خصوصی که کیفیتی مشابه با آثار متأخر هاپر است: انزوا و جداافتادگی انسانها در زندگی مدرن.
آثار هلبان را در دو سطح میتوان بررسی کرد. در سطح اول، میل به تماشای فضای خصوصی و کشف زندگیهای مختلف را میبینیم، آن اشتیاق فراوانی که میخواهد نادیدهها را کشف کند و پرده از رازها برکشد. اما وقتی این اشتیاق برآورده و آن نادیده کشف شد، همچون عکسهای سردستی نن گلدین از فضای زندگی خصوصی، عکسهای صحنهپردازیشدهی گرگوری کرودسن از فضای زندگی حومهی شهری یا نقاشیهای ادوارد هاپر از انسانهای جداافتاده، کیفیتی دیگر میتواند جای آن را بگیرد. انسانهای آثار هلبان، وقتی دقیقتر نگاهشان کنیم، میتوانند بارقههایی از انزوا و تنهایی، ملال یا شاید امید را نشان دهند، بهویژه در این روزها.
وبسایت گیل آلبرت هلبان: www.gailalberthalaban.com