پیتر بگاچویچ. از مجموعهی قلمرو شن و سیمان
عربستان قلمرویی گوشهگیر و محافظهکار است که کمتر تصویری از درون آن به بیرون درز میکند. شاید خیلی از ما بهجز مراسم حج، تصویر دیگری از فضای فرهنگی عربستان سعودی در ذهن نداشته باشیم. اما گویا حاکمان سعودی طی سالهای اخیر تصمیم گرفتهاند که از انزوا درآیند و تحولی در چشمانداز فرهنگی عربستان ایجاد کنند، تحولی که نشانههای آن را میتوان در عکسهای کتاب قلمرو شن و سیمان: منظرهی فرهنگی عربستان سعودی یافت.
عربستان سعودی: از صحرانشینی تا مدرنیزاسیون
تأسیس سعودی آرامکو در سال ۱۹۳۸—آستانهی جنگ جهانی دوم و دوران شکوفایی عصر صنعتی—ثروت سرشاری را به جیب صحرانشینان عرب سرازیر کرد. نفت، این عنصر حیاتی تولید و صنعت، طی چند دهه یک فرهنگ قبیلهای و صحرانشین و یکی از محافظهکارترین جوامع را به یکی از ثروتمندترین نقاط روی زمین و قدرت منطقهای و بینالمللی تبدیل کرد.
البته، ثروت سرشار عربستان برای سالها این فرهنگ بهشدت محافظهکار را از پایبندی به سنتهایش جدا نکرد. تا همین چند سال پیش زنان در عربستان نمیتوانستند بهطور مستقل رانندگی کنند یا بدون اجازهی مردان سفر بروند. اما گویا حاکمان فعلی و بهویژه ولیعهد جوان محمد بن سلمان، عزمی راسخ دارند که این تصویر از عربستان را که چندان خوشایند عرصههای بینالمللی هم نیست، تغییر دهند.
در واقع، روند تغییر مدتی است که شروع شده. اکنون خبرهایی از عربستان میشنویم که با توجه به شناخت پیشینیمان از این قلمرو، شگفتآور هستند. اخیراً خبری منتشر شد مبنی بر این که یک شرکت آمریکایی در عربستان سعودی، این قلمرو مسلمان بهشدت محافظهکار، مسابقهی کشتیکج زنان برگزار کرده است. کمی پیش نیز قرار بود نیکی میناژ خوانندهی مشهور رپ آمریکایی در عربستان کنسرت برگزار کند که البته این برنامه از طرف خواننده لغو شد. سینماها و کنسرتهای موسیقی باز شدند، زنان بهطور مستقل اجازهی رانندگی، حضور در ورزشگاه و سفر خارجی یافتند و، در کل، بخشهایی از قانون «قیمومیت مردان بر زنان» در عربستان باطل شد.
محمد بن سلمان با کمک مشاوران بینالمللی و هزینهی هنگفت میلیاردها دلاری (بخشی از این هزینه با واگذاری سهام سعودی آرامکو در بورس اوراق بهادار به دست میآید)، در چشمانداز سال ۲۰۳۰ عربستان سعودی که در اردیبهشت ماه ۱۳۹۵ از آن رونمایی شد، آیندهای مدرن از عربستان ترسیم کرده است.
از اهداف اصلی این چشمانداز آن است که با خروج عربستان از حالت انزوا و باز شدن درهایش به جهان، جذب سرمایهگذاری جهانی، توسعهی تجارتهای غیرنفتی و حوزههایی مثل گردشگری، بهتدریج از وابستگی شدید عربستان به نفت کم شود. همان طور که برندهی جایزه پولیتزر و مؤلف کتاب دربارهی عربستان سعودی[۱] کارن الییت هاوس[۲] خاطر نشان کرده است، «این برنامه چیزی کمتر از یک انقلاب اجتماعی برای مدرنیزاسیون نیست که نهتنها ساختمانهای شهر که مردم سعودی را نیز میخواهد مدرن بکند.»
قلمرو شن و سیمان: منظرهی فرهنگی عربستان سعودی
عکاس و معمار ساکن ترانتو کانادا، پیتر بُگاچِویچ[۳] در دورانی که میتوان آن را نقطهی عطفی در مناسبات اجتماعی و فرهنگی عربستان سعودی تلقی کرد، به این قلمرو پا گذاشته تا یک دگرگونی بزرگ را به تصویر بکشد. او با عکسهای رنگی قطعبزرگش، که بهتازگی همراه مقدمهای از عکاس شناختهشده ادوارد برتینسکی[۴] و مقالاتی از کارن الییت هاوس و رُدریگو اُرانتیا[۵] در کتاب قلمرو شن و سیمان: منظرهی فرهنگی عربستان سعودی منتشر شدهاند، میراث گذشته و وضع حال عربستان را کاویده و از بلندپروازیهای حاکمان این منطقه خبر داده است.
در مقدمهی این کتاب بهقلم عکاس شناختهشده ادوارد برتینسکی میخوانیم:
بگاچویچ با روحیهی کنجکاوش به ما این فرصت را داده که به این قلمرو گوشهگیر و بسیار ثروتمند چشم بدوزیم، و با شاهد دوربینش با آنچه یک فرهنگ چادرنشین و بیابانگرد بدان تبدیل شده، آشنا شویم. او با پیشینهی معماریاش، به مناطق تاریخی متروک و آسیبپذیری جذب شده که جاشان را به زمان و عناصر طبیعت دادهاند. شاهد مدرنیزاسیون فوقالعاده سریع یک فرهنگ باستانی خواهیم بود—پروژههای عظیم زیرساختی، برجهای فولادی و شیشهای، مراکز خرید لاکچری و شهرکهای کاملاً نویی که برای طبقهی متوسط روبهرشد فراهم آمدهاند.
بگاچویچ با علاقهاش به معماری، جذب گذشتهی عربستان و قلمرو شن شد. خانههای کاهگلی و صحرایی متروک در عکسهای او نشان از گذشتهای رهاشده دارند. او با تصویر کردن مناظر تغییریافته و مردم این ناحیه، تصویر روشنتری از فضای فرهنگی عربستان امروز شکل داده است. خانوادههایی که در فضای باز روی زیلو نشسته و جمعیتی که میان صحرا با ماشینهاشان کنار آب میآیند، نشان از بقایای سنت صحرانشینی دارند، و زنان پوشیده و مردانی که موقع اذان به صف نمازگزاران میپیوندند، از پایبندی به سنتهای مذهبی اسلامی خبر میدهند.
بگاچویچ با قرار دادن این نشانهها در کنار تغییرات مدرن، از جمله آسمانخراشهای شیشهای درخشان، مراکز خرید و هتلهای مجلل، عملیات عمرانی و راهسازی، و خانههای یکشکل برای طبقات متوسط شهرنشین، قلمرو شن را در جوار قلمرو سیمان نشانده و از «پرتاب شدن» یک فرهنگ محافظهکار به سمت مدرنیته خبر داده است.
همان طور که تاریخنگار هنر و کیوریتر رُدریگو اُرانتیا خاطر نشان کرده است، این عکسها را به چند طریق میتوان بررسی کرد:
آنها را میتوان در حکم اسناد تاریخی، تصاویر اجتماعی، یا بهشکلی دقیقتر، عرصه و فضایی برای خاطره و خیال تلقی کرد. کشاکشی بنیادین میان آنها وجود دارد: مناظر صحرای بیزمان و ویرانههای تاریخ صحرانشینی که انگار زمانی برخاسته و اینک در طبیعت حل شدهاند، نشانی از خاطره هستند و توسعهی زیرساختهای جدید و آسمانخراشهایی که گویی ناگه از زمین سربرآوردهاند، نشانی از خیال.
عربستان سعودی بهعنوان یک قدرت منطقهای مسیر جدیدی را آغاز کرده است. عربستان مدرن با فرهنگ محافظهکار و سنتیاش مسلماً با چالشهای بزرگی روبهرو خواهد بود: میان این گذار سریع، آیا خیالِ آینده خاطرهی گذشته را محو خواهد کرد یا سنتهای گذشتهی یک فرهنگ محافظهکار در مقابل مدرنیزاسیون و جهانیسازی مقاومت خواهد کرد؟ عکسهای کمنظیر بگاچویچ نمایانگر گوشههایی از این چالش است.
پینوشتها:
Karen Elliott House [2]
[۳] Peter Bogaczewicz، وبسایت این عکاس
[۴] Edward Burtynsky، وبسایت این عکاس
Rodrigo Orrantia [5]