در این حراج که چه در نامگذاری و چه در نحوهٔ اجرا و حتی در نحوهٔ طراحی وبسایت با الگوبرداری مشابه از روی حراجهای موسسهٔ کریستیز برگزار شد، ۹۰ اثر از ۸۷ هنرمند ایرانی برای فروش عرضه شد و نهایتا تمامی آثار به فروش رفت و میزان فروش کلی حراج به رقم چشمگیر ۱۳ میلیارد و ۲۵۷ میلیون تومان رسید.
این در حالی بود، که دومین حراج تهران که تیرماه ۹۲ برگزار شد، نهایتا با فروشی معادل ۶ میلیارد و ۵۴۵ میلیون تومان به کارش پایان داده بود و بنابراین میزان فروش حراج سوم نسبت به دورهٔ قبل افزایش چشمگیری نشان میدهد. اما در میان آثار به فروش رفتهٔ این شب ۶ عکس از ۶ عکاس هم به چشم میخورد که نهایتا از رقم فروش کلی حراج، مبلغ ۲۷۳ میلیون تومان سهم این عکسها شد.
گرانترین عکس فروخته شده در این حراجی اثری سه لتی از مجموعهٔ «سفید برفی» عباس کیارستمی (متولد ۱۳۱۹)، مربوط به سال ۱۳۸۸، بود که با برآورد ۶۰ تا ۸۰ میلیون تومان به حراج آمد و نهایتا ۱۴۰ میلیون تومان به فروش رسید. هر یک از این لتها در ابعاد ۱۴۰×۸۵ سانتیمتر به صورت چاپ عکس روی بوم و تنها در یک نسخه عرضه شده بود.
پس از این، عکسی سه لتی از رضا کیانیان (متولد ۱۳۳۰) که در قالب دیجیتال آرت عرضه شد و دارای برآوردی معادل ۱۲ تا ۱۶ میلیون تومان بود در نهایت ۶۰ میلیون تومان فروخته شد و در جای دوم عکسهای گرانقیمت حراج سوم تهران نشست. این اثر مربوط به سال ۱۳۹۲ است و «دیگر مپرس از من نشان کز دل نشانم میرود» نامگذاری شده و هر یک از لتهای آن در ابعاد ۸۷×۱۲۰ سانتیمتر به چاپ رسیده و اثری تک نسخه هم به شمار میرود.
در جای سوم گرانترین عکسها دو اثر به طور مشترک قرار دارند. نسخهٔ یک از هفت اثری از نیوشا توکلیان (متولد ۱۳۶۱) از مجموعهٔ «نگاه کن» که پیش از این در گالری آران هم به نمایش درآمده بود، با برآورد ۸ تا ۱۲ میلیون تومانی به حراج آمد ولی نهایتا به قیمت ۲۶ میلیون تومان فروخته شد. این عکس مربوط به سال ۹۱ است و در ابعاد ۱۰۶×۱۳۹ سانتیمتر به صورت چاپ دیجیتال عرضه شده بود.
همچنین اثری از زندهیاد صادق تیرافکن (۱۳۹۲-۱۳۴۴)، با عنوان «کثرت شمارهٔ یک» که مربوط به سال ۸۸ است و دارای برآوردی ۲۰ تا ۲۵ میلیون تومانی بود نهایتا ۲۶ میلیون تومان به فروش رفت. این اثر نسخهٔ دوم از ششم این عکس بود و به صورت چاپ عکس رنگی در اندازهٔ ۱۰۹×۷۵ سانتیمتر برای فروش عرضه شد.
تک عکسی به نام «لورا بتیفری» از مجموعهٔ «رنسانس بیرون قاب» مربوط به سال ۹۲ از سروش میلانیزاده (متولد ۱۳۵۷) دیگر عکس فروخته شده در این حراج بود. این عکس نسخهٔ ۲ از ۵ این اثر به حساب میآید و از برآورد ۶ تا ۸ میلیون تومانی برخوردار بود و در پایان به قیمت ۱۱ میلیون تومان فروخته شد. این عکس با تکنیک عکاسی صحنهآرایی شده و به صورت چاپ روی کاغذ عکاسی در ابعاد ۹۸×۱۴۸ سانتیمتر چاپ شده است و پیش از این در قالب نمایشگاهی در گالری محسن هم به نمایش درآمده بود.
دکتر مهدی مقیمنژاد (متولد ۱۳۵۵) دیگر عکاس حاضر در این حراجی موفق بود. اثری از او با عنوان «تاریخ من» از فصل سوم پروژهٔ واقعنماییها که با عنوان «مرز رویش سروها» شناخته میشود با برآورد ۵ تا ۷ میلیون تومانی به حراج آمد و نهایتا گرانتر از پیشبینیهای اولیه به قیمت ۱۰ میلیون تومان فروخته شد. این عکس که مربوط به سال ۱۳۹۰ است به صورت تک نسخه و در ابعاد ۱۰۰×۱۵۰ سانتیمتر به صروت چاپ دیجیتال روی بوم ارائه شده بود.
اما رکورد نخستین و دومین اثر گرانقیمت فروش این حراج به دو نقاشی از سهراب سپهری (۱۳۵۹-۱۳۰۷) تعلق گرفت. بالاترین رکورد حراج به ارزش یک میلیارد و ۸۰۰ میلیون تومان از آن نقاشى بدون عنوانی از مجموعهٔ «تنهٔ درختان» سپهری شد که رکوردی جهانى برای این هنرمند فقید محسوب مى شود؛ این اثر که در ابعاد ۷۵×۱۳۰ سانتیمتر و در دههٔ ۱۳۵۰ با رنگ روغن روی بوم خلق شده از سوى حراج تهران ۶۰۰ تا ۸۰۰ میلیون تومان برآورد قیمت شده بود و به صورت تلفنی توسط فردی از کانادا خریداری شد.
همچنین تابلوى انتزاعى ۹۰×۱۳۰ سانتیمترى دیگری از سهراب سپهرى هم یک میلیارد و ۶۰۰ میلیون تومان به فروش رسید تا این تابلو هم در جای دومین اثر گرانقیمت سومین حراج تهران بنشیند.
گفتنیست آثار این حراجی از روز سهشنبه ۶ خردادماه ۹۳ در سالن زرین هتل پارسیان آزادی برای بازدید عمومی قرار داده شده بودند. کاتالوگ کاملی این حراج شامل تصویر و مشخصات آثار به فروش رسیده را میتوانید در سایت حراج تهران ببینید. این حراج به مدیریت علیرضا سمیعآذر، مدیر اسبق موزهٔ هنرهای معاصر تهران و پژوهشگر هنر، و با اجرای رضا کیانیان برپا شد.
دستاندرکاران این حراج حضور علی جنتی، وزیر فرهنگ و ارشاد اسلامی در مراسم افتتاحیه نمایشگاه و همچنین حضور معاونت هنرى به همراه مدیرکل تجسمى وزارت ارشاد در خود مراسم حراج را نشانهای امیدبخش از تغییر رویکرد و حمایت دولت از فعالیت بخش خصوصی در اقتصاد هنر ایران عنوان میکنند.
علیرضا سمیعآذر در گفتگویی با رسانهها، سومین حراج تهران را بالاترین رکورد فروش هنرمندان ایرانى در همه حراجهاى بینالمللى خواند و گفت: «خبر خوب اینست که بازار مبادلات هنرى در داخل کشور قدرت یافته است که مىتواند بهترین پشتیبان براى بازار بینالمللى هنر ایران باشد…. به رغم نزول نرخ برابرى ریال در برابر دلار، اکنون قیمت آثار برخى هنرمندان ایرانى در داخل گرانتر از آن سوى مرزهاست و این یک فرصت طلایىست.»
مدیر حراج تهران یکى از تاکتیکهاى موفق این رویداد را انتخاب مناسب قیمت اولیه براى آثار خواند و در ادامه یکى از مهمترین دلایل فروش ۱۰۰ درصدى براى سومین سال را حمایت جمعى از مهمترین گالرىهاى تهران خواند و گفت: «حراج تهران یک رویداد جمعىست و در سایه یک حرکت جمعى و تشریک مساعى این فروش بزرگ محقق شده است؛ این رویکرد حضور حمایتى گالرىها از یک حراج وجه تمایز بزرگ حراج تهران با نمونههاى خارجى آن است.»
سمیع آذر با اعلام این نکته که آثار از طریق گالرىها و مجموعهداران خصوصى به حراج تهران پیشنهاد مىشوند: «حراج تهران تمایل دارد در گسترهٔ بینالمللى فعالیت کند، حتى کشورهاى حوزهٔ فرهنگى ایران نظیر کشورهاى آسیاى میانه خواهان حضور هنرمندانشان در این حراجى هستند اما تا زیرساختهاى این مهم مانند یک سیستم آنلاین بینالمللى بانکى، برابرى با ثبات ارزى، گمرک به هنگام، که آمد و شد آثار هنرى در آن به روز انجام شود، محقق نباشد چنین مراوداتى غیرممکن است.»
من نمیدونم اینهمه هنرمند عکاس با کارهایی جذاب و عمیق و هدفمند انوقت کارهای کیارستمی و کیانیان عرضه میشوند . آنهم شاتهایی به غیات معمولی و پیش پا افتاده .
دوست گرامی ، خریداران این آثار لزوما آشنایان و عاشقان هنر نیستند و بیشتر یک فرصت برای سرمایگذاری و یا جمع آوری کلکسیونی از افراد مشهور است …
با نظرت موافقم و دقیقا همینطوره. متأسفانه همش یه اسم و دیگر هیچ.
من هم همین نظر را دارم
برای من که صرفا نقدهایی از این حراج رو خوانده بودم، خواندن این مقاله و دیدن عکس هایی که به فروش رفته خیلی جذاب بود. ممنون