وقتی فیلیپ هالسمن آماده عکاسی از دوست و همکار قدیمیاش سالوادور دالی میشد، خیلی خوب میدانست که گرفتن یک پرتره ساده از او روی صندلی افاقه نمیکند. او با الهام از تابلو نقاشی دالی با عنوان لِدا اتُمیکا، دور و بر این هنرمند فضای عجیبی ساخت. در میزانسن او خود این تابلو نقاشی نیز قرار داشت، و نیز یک صندلی معلق در هوا و یک بوم نقاشی خالی که همگی با سیمهای نازکی بهشکل معلق آویزان شده بودند.
دستیاران هالسمن، از جمله همسر و دختر جوان او، خارج از کادر ایستاده بودند و با شمارش عکاس، سه گربه و یک سطل آب را به هوا پرتاب میکردند و همزمان دالی با قلمویی در دستش به هوا میپرید.
این روند ۲۶ بار تکرار شد تا بالآخره هالسمن به ترکیببندی مد نظرش رسید (امیدواریم گربهها آسیبی ندیده باشند!). نتیجه نهایی کار که در مجله لایف منتشر شد، با به تصویر کشیدن چیزها در حالت بیثبات و معلق، و آب پاشیدهشدهای که یادآور ساعتهای کشآمدهی نقاشیهای دالی است، ویژگی کار خود این هنرمند را پژواک میداد.
اما این عکس همان اندازه شناسنامه کار هالسمن نیز هست. تا پیش از هالسمن، عکاسی پرتره بیشتر حول تصاویر تصنعی و متملقانهای میگشت که از فاصلهی میان عکاس و سوژه حکایت داشتند. رویکرد جدید هالسمن اما، با ثبت بیواسطه و صمیمی سوژههای معروفی مثل آلبرت انیشتین، مریلین مونرو و آلفرد هیچکاک در حالی که به هوا میپرند یا در حال حرکتاند، عکاسی پرتره را در مسیر جدیدی قرار داد و الهامبخش نسلهای بعدی عکاسان برای تعامل بیشتر با سوژههاشان شد.