Suzan Pektas
بستر کار خود را درک کنید
کار سایر عکاسان را مطالعه کنید—عکاسان بزرگ و عکاسان معاصر، نظریههای عکاسی و بحثهای آنلاین. نحوه کارکرد ارتباط بصری و فرهنگ را یاد بگیرید و بستر بزرگتری که کار خودتان را درون آن میسازید و عرضه میکنید درک کنید. این کار نهتنها لذتبخش است که مبنای داستانگویی آگاهانه، بجا و جذاب را شکل میدهد.
صدای خودتان را بیابید
بهترین کارهای عکاسی چیزی هستند که قبلاً ندیدهایم، یک داستان، یک سبک یا یک احساس خاص. وقتی ایدهی یک پروژه به سرتان زد، از خودتان این سؤال سخت را بپرسید که چرا این داستان را انتخاب کردهاید: آیا شما بهترین فرد برای گفتن آن هستید؟ چه چیزی را به این ژانر اضافه میکنید؟ چرا اهمیت میدهید و چه میخواهید بکنید که دیگران هم اهمیت بدهند؟ به خودتان آزادی عمل بدهید و پروژه یا رویکردی را انتخاب کنید که با آن بتوانید بهخوبی به این پرسشها پاسخ بدهید.
خودتان باشید
فکر نکنید که لازم است به طرفتان نشان دهید که از پس همه کار برمیآیید. مشتریها میخواهند بهروشنی ببینند که شما بهعنوان یک عکاس که هستید؛ آنها به دنبال یک سبک یا رویکرد هستند که مناسب پروژهای که در سر دارند باشد. هر عکاس نوظهوری باید پروژهای شخصی داشته باشد که نشان دهد از پس چه کاری برمیآید، این همان چیزی است که بیانگر خود واقعیتان خواهد بود. البته، این امر ممکن است سالها طول بکشد اما سکوی پرتابی برای مأموریتها و پروژههای دیگرتان خواهد بود و به تثبیت هویت فردی شما بهعنوان یک عکاس کمک خواهد کرد.
از خودتان بپرسید که چه چیزی شما را برای عکاسی نگه میدارد
از چیزی عکاسی کنید که دغدغهاش را دارید، چیزی که شما را به خشم میآورد، چیزی که شما را شگفتزده میکند، یا چیزی که میخواهید بفهمیدش. مطمئن شوید که این همان چیزی است که میتواند شما را سالها برای عکاسی نگه دارد. بهترین پروژههای عکاسی طی زمان توسعه یافتهاند. هر عکاسی بهتر است پروژهای داشته باشد که بهتدریج و پیرامون کارهای دیگرش تکمیل شود.
انجامش بده!
عکاسی کنید و برای بهاشتراکگذاری کارتان، فروش، تبلیغ، شرکت در جوایز و مسابقات عکاسی و غیره وقت بگذارید. هیچ راه میانبری وجود ندارد! با این حقیقت کنار بیایید که ساختن کار خوب وقت میبرد. در میان این تکاپو، احتمالاً احساس تنهایی خواهید کرد و ممکن است با ندیدن مزد تلاشهایتان دلسرد شوید. اما به کارتان ادامه دهید.
جایی بروید که مخاطبانتان آنجا هستند
گردآوری کتاب راهی خوب برای عرضهی کارتان به جهان است، اما تنها راه نیست. دوست دارید کارتان چه تأثیری داشته باشد؟ چه کسی باید آن را ببیند که این تأثیر را بگیرد؟ آنها به کجا نگاه میکنند؟ چطور میتوانید نگاهشان را جذب خود کنید؟
یک کامیونیتی بسازید
عکاسی میتواند کار سختی باشد و شما را تنها و منزوی کند. افرادی را دور خودتان جمع کنید. در اینستاگرام با کسانی که از کارشان خوشتان میآید ارتباط برقرار کنید. ترتیب یک ملاقات را بدهید. در ورکشاپها شرکت کنید. در رابطه با وقت و ایدههایتان سخاوتمند باشید. به دیگران کمک کنید و آن وقت میبینید که دیگران نیز به شما کمک خواهند کرد.
کارتان را گسترش دهید
عکاسی ابزاری برای داستانگویی است. یک مخاطب چطور داستان شما را درک و احساس میکند؟ چه از طریق انتخاب عکس برای نمایشگاه باشد، یا کتاب، یا موسیقی در اثر چندرسانهایتان یا همراهی متن در کتابتان، هر تصمیمی از طرف شما میتواند بر احتمال حرف زدن و بیانگری کارتان بیافزاید. کار شما در دوربین تمام نمیشود.
جگرگوشههایتان را بکُشید!
انتخاب کار بسیار مهم است. اگر نمیتوانید در قبال عکسهای خودتان بیرحم باشید، کسی را پیدا کنید که به او اعتماد دارید و از عهدهی این کار برمیآید. اگر روی یک پروژه بلندمدت کار میکنید، مجبورید بسیاری از «عکسهای خوب» خود را کنار بگذارید، اما این کار در نهایت بهنفعتان خواهد بود.
قوانین را بشکنید
کتاب قوانین را بخوانید و سپس آن را از پنجره بیرون بیندازید. به تمامی توصیهها گوش کنید و سپس کاری را انجام دهید که فکر میکنید برای شما و کارتان بهتر است. این رویکرد لجوجانه مشخصهی بهترین عکاسان پیشگام است. و این گونه است که عکاسی پیشرفت میکند!
از مسیرتان لذت ببرید
کریستینا د میدل [عکاس مستند اسپانیایی] در مصاحبهای با مگنوم گفته بود: «عکاسی میتواند بازیگوش باشد و بیش از این که پاسخی بدهد سؤالاتی را ایجاد کند. این بزرگترین کاری است که عکاسی از پسش برمیآید—ایجاد سؤال.»