نمایشگاه عکسهای هاشم شاکری با عنوان «مادی» از روز جمعه ۲۶ آذرماه ۹۵ در گالری راه ابریشم (شعبه پارک لاله) گشایش مییابد.
در این نمایشگاه، ۱۰ عکس در ابعاد ۱۱۰×۸۰ سانتیمتر و ۲۱ عکس در ابعاد ۳۰×۴۰ سانتیمتر به همراه دو ویدئو و چیدمانی از اشیاء به نمایش گذاشته خواهد شد.
شاکری در این پروژه مستندِ بلند مدت که حدود ۸ سال به طول انجامیده است، سعی کرده با به تصویر کشیدن زندگی مادربزرگش از کودکی تا مرگ (از سال۱۳۰۳ تا ۱۳۹۵) ، پروژهای شخصی را درون بستری تاریخی روایت کند.
مادی که در طول دوران زندگی پرفراز و نشیب خود با سختیهای فراوانی رو به رو بوده است، در سالهای پایانی عمرش با بروز سکتهی مغزی، قدرت تکلم خود را از دست میدهد و دچار آلزایمر میشود. اما نکتهی قابل توجه در این میان، روحیهی شکست ناپذیر و سرشار از عشق و امید وی به ادامهی زندگی است که تا آخرین لحظه الهامبخش عکاس است. شاکری با ثبت ۸ سال پایانی زندگانی مادی، سیر تکاملی و مسیر کشف و شهود تجربی خود را نیز در عکاسی مستند به ما نشان میدهد.
در بخشی از مقدمهی این نمایشگاه به قلم صالح نجفی، پژوهشگر و مترجم حوزهی فلسفه و سینما، میخوانیم: «……کاترین مالابو از ما میخواهد پیری را به منزلهی نوعی تغییر در نظر گیریم. میخواهد که از رخداد پیری سخن بگوییم.
حقیقتی هست که مدام از یادمان میرود: پیری صرفاً فرایندی تدریجی نیست که به طور طبیعی برای همهی ما جریان یابد، پیری در عین حال یک واقعه است، گسستی ناگهانی است. حتی در «طبیعیترین» شکلهای تجربهی پیری همواره جنبهای «حادثهای» وجود دارد، مثل روی دادن یک فاجعه . برای آنکه پیر شویم، انگار کافی نیست به تدریج مسن شویم، به یک واقعهی ناگهانیپیشبینی نکردنی نیاز هست که یکباره همه چیز را به هم بریزد.
پیر شدن، از این منظر، نوعی مسخ شدن ناغافل است: «موهای سرش یکشبه مثل برف سفید شد…»، سانحهای احمقانه، خبری بد، ماتمی، دردی… و ناگهان فرایندِ «شدن» متوقف میشود، خشکش میزند: پیکرتراش غریبی به صحنه میآید و فرمی بیسابقه خلق میکند، فردی که نمیشناسیم… نمیشناسیم؟
نه، شک نداریم که او را میشناسیم اما به جایش نمیآوریم، شناختی بدون بازشناسی. (در حالت معمول، همواره عکسِ این روی میدهد: آشنایی را بعد از سالها میبینیم، ناگهان به جایش میآریم اما … او را نمیشناسیم: بازشناسی بدون شناسایی؟)
هاشم شاکری میخواهد این لحظهی مسخ شدن را ثبت کند، میخواهد لحظهای را به دام اندازد که به دام افتادنی نیست: کافی ست یک لحظه غفلت کنی تا آن پیکرتراش کارآشنا، آن پلاستیسیتهی ویرانگر، مشغول کار شود، طولی نمیکشد…. فرد جدیدی متولد میشود، زیبا، استوار، کوشنده برای پایدار ماندن در هستی خود، هستی کوتاه، جانکاه اما تازهی خود… و چه زود همه چیز تمام میشود: آن لحظه ثبت شده است اما درست در همان لحظه که از چنگمان گریخته است …
هاشم گذارِ خود، گذارِ او، گذارِ مای ناظر را از روی مرزی ثبت کرده است که میان آنچه طبیعی است و آنچه غیرمنتظره است، رخداد است، وجود دارد… وجود دارد؟
این مرز تنها زمانی ترسیم میشود که از آن گذشتهایم، راه برگشتنی نیست، حتی نمیتوان به عقب برگشت و نگاهش کرد، کسی که این کار را کرد آخرین نفر بود، زن لوط بود و چون برگشت یک ستون نمک گشت و… نمیتوان برگشت ولی آیا میتوان مرور کرد؟ عکسها را نگاه کنید.»
هاشم شاکری، عکاس و فیلمساز مستند، متولد ۱۳۶۶ و فارغ التحصیل رشتهی معماری است. او که در سال ۱۳۸۵ فعالیت عکاسی خود را آغاز کرده است، از سال ۱۳۸۸ به طور جدی به عکاسی مستند روی آورد. شاکری سعی دارد با به تصویر کشیدن روابط انسانی، دغدغههای اجتماعی و سرگشتگی و بیقراری انسان معاصر، ناخوداگاهِ اُپتیکال جامعهی پیرامونش را ثبت کند و در این راه به نگاهی جهانشمول دست یابد.
این نمایشگاه، چهارمین نمایشگاه انفرادی شاکری پس از نمایشگاه انفرادی وی در نوامبر سال جاری در گالری خانه عکاسان پاریس است. آثار وی پیش از این در شهرهای لندن، رم، توکیو، سئول، و… به نمایش درآمدهاند. از آخرین جوایز وی میتوان به دریافت جایزهی عکاسی بنیاد «لوکاس دولِگا» از شهردار پاریس در سال ۲۰۱۶ اشاره کرد.
گشایش: جمعه ۲۶ آذرماه-ساعت ۱۶ تا ۲۰
بازدید از این نمایشگاه تا روز دوشنبه ۶ دیماه ۹۵ از ساعت ۱۶ تا ۲۰ ادامه دارد.
گالری روزهای شنبه و تعطیلات رسمی تعطیل است.
گالری راهابریشم (پارک لاله): تهران، بلوار کشاورز، بین وصال و قدس، ساختمان تکنوآجر، شماره ۲۱۰، طبقه ۴.