در نخستین روزهای سال گذشته ماجرای پیدا شدن اتفاقی آرشیو عکس یک عکاس ناشناخته به نام «ویویان مایر» را در یادداشتی بازگو کردم. دیدیم که حاصل زندگی و پرسهزنیهای یک پرستار بچه در شیکاگو هزاران قطعه عکس بوده که بیشترشان هم در ژانر عکاسی خیابانی میگنجند. ترکیببندیهای عالی، استفاده مناسب از نور، تمرکز بر سوژههای انسانی (به خصوص مهاجران و حاشیهنشینان شهری) و توجه خاص به لحظهی قطعی، که در عکاسی خیابانی اهمیت خاصی دارد، سبب شده تا عکسهای ویویان مایر، که زندگی در خیابانها و کوچههای نیویورک و شیکاگو را طی سالیان متمادی در اواسط قرن بیستم به تصویر کشیده است، تبدیل به یکی از چشمگیرترین نمونههای عکاسی خیابانی شود و بسیاری از کارشناسان و علاقهمندان هنر عکاسی از او به عنوان فصل گمشدهای در تاریخ عکاسی یاد کرده و کشف و معرفی آرشیو عکسهای او را گامی مهم در جهت غنیتر کردن تاریخ عکاسی به خصوص در ژانر عکاسی خیابانی ارزیابی کنند.
داستان از این قرار بود که پس از سالها زیستن در گمنامی و دو سال بعد از درگذشت خانم مایر در یک خانهی سالمندان، سرانجام استعدادش تاحدودی شناخته شد و مورد تقدیر قرار گرفت. خیلیها امیدوار بودند با گذشت زمان و انتشار تعداد بیشتری از آثارش و در نتیجه بیشتر دیده شدن کارهای او شاید ستارهای در تاریخ عکاسی و بخصوص «عکاسی خیابانی» آرامآرام درخشیدن آغاز کرده و یک استعداد گمنام جای پای خود را در میان بزرگان تاریخ عکاسی محکم کند و کارهایش راهی به موزهها و مجموعههای معتبر عکاسی دنیا بیابند. اکنون که کمی بیش از یک سال از معرفی او در ایران میگذرد مرور مختصری میکنیم بر آنچه که در این مدت بر میراث جنجالی ویویان مایر در عالم هنر عکاسی گذشته است.
شاید مهمترین تحولی که در این یک سال برای تثبیت جایگاه ویویان مایر در دنیای عکاسی رخ داد انتشار کتابی به نام «ویویان مایر: عکاس خیابانی» شامل بخشی از آرشیو مجموعه عکسهای او باشد که تاکنون در موزهها و وبسایتهای مختلف هم به نمایش درآمدهاند. جایی در مقدمهی این کتاب آمده است: «یک عکاس خیابانی خوب باید از استعدادهای زیادی برخوردار باشد. تواناییهایی چون داشتن چشمی قوی برای تشخیص جزئیات، نور و ترکیببندی، زمانبندی بیعیب و نقص، دیدگاهی انسانی و مردمگرا، خستگی ناپذیر بودن برای شات زدن مداوم و از دست ندادن حتی یک لحظه. پیدا کردن چنین تواناییها و ویژگیهایی حتی در یک عکاس آموزش دیده به اندازه کافی سخت است. به طرزی باور نکردنی به ندرت دیده شده که کسی که هرگز آموزش رسمی ندیده و هیچگاه هم عضوی از یک گروه حرفهای نبوده است بتواند چنین تواناییهایی در عکاسی از خود نشان دهد.» البته طبق نتایج یک نظرسنجی بسیاری از خریداران این کتاب، که اواخر آبانماه ۹۰ راهی بازارهای بینالمللی شد، از کیفیت پایین چاپ آن انتقاد کرده بودند. طبق اعلام سایتهای خبری ناشر آمریکایی کار چاپ این کتاب را به چاپخانهای در چین سپرده بوده است.
از سوی دیگر وبسایتی که توسط جان مالوف، نخستین کاشف عکسهای ویویان مایر، برای نمایش آثار او و اطلاعرسانی در خصوص آخرین وضعیت آثار این عکاس راهاندازی شده بود ظرف یک سال گذشته چهرهی حرفهایتری به خود گرفته و بخشهای جدید بر روی آن ایجاد شدهاند. از جمله در بخش پورتفولیو مجموعه کارهای ویویان مایر که تاکنون اسکن شدهاند به تفکیک آورده شده است و حتی تعدادی از عکسهای رنگی او را نیز دربرمیگیرد. همچنین در بخش تحقیق آن شرحی شامل تمام اطلاعاتی که از زندگی خانم مایر و روند عکاسی وی تاکنون به دست آمده همراه با عکسهای جالبی مربوط به محیط زندگی او و آدمهای اطرافش – از جمله عکسی از خانوادهی «Gensburg» که ویویان مدت زیادی برایشان کار کرده بود و نیز عکسی از حمام کوچک اتاقش، که برایش حکم تاریکخانه را داشت – قرار داده شده است. اخبار مربوط به نمایشگاهها، تهیهی فیلم یا انتشار کتابهای مربوط به آثار خانم مایر بر روی وبسایت به طور مرتب به روز میشود. علاوه بر این اکنون ویویان مایر صاحب صفحهی ویژهای بر روی دانشنامهی آنلاین ویکیپدیا هم شده است.
همچنین در این مدت نمایشگاههایی از عکسهای ویویان مایر، مربوط به مجموعهی جان مالوف، به میزبانی گالریها و موزههای مختلف در آمریکا و اروپا برگزار شده که هر چه بیشتر به تثبیت جایگاه او در تاریخ عکاسی خیابانی کمک کرده است. یکی از بزرگترین این نمایشگاهها از ۱۸ دیماه ۸۹ در محل «مرکز هنر شیکاگو» برپا شد و تا ۱۴ فروردین ۹۰ ادامه یافت. در این نمایشگاه ۸۰ قطعه از عکسهای «ویویان مایر» از جمله تعدادی از عکسهای رنگی او به نمایش درآمد. بندر هامبورگ در آلمان هم از بهمن ۸۹ تا اردیبهشت ۹۰ میزبان نمایشگاه دیگری از آثار این کشف تازهی دنیای عکاسی خیابانی شد. فستیوال عکاسی خیابانی لندن هم که یکی از معتبرترین رویدادهای این ژانر عکاسیست در زمان برگزاری خود از ۱۰ تیر تا ۲ مرداد ۹۰ یکی از گالریهایش را به نمایش عکسهای ویویان مایر اختصاص داد. یک مرکز فرهنگی در جنوب شرق فرانسه در تیرماه، گالری فتوفیوژن لندن طی مرداد و شهریور، بخش «عکاس مهمان» جشنوارهی عکس Noorderlicht هلند در شهر گرونینگن از ۲۰ شهریور تا ۱۷ مهر ۹۰، گالری هنر عکاسی شهر مونیخ آلمان از ۱۸ مهر تا ۱۸ آذر، گالری مری کارنوسکی لسآنجلس در اوایل زمستان گذشته و همچنین گالری هاوارد گرینبرگ نیویورک از آذر تا بهمن ۹۰ فضای خود را به نمایش تعدادی از عکسهای ویویان مایر از مجموعهی جان مالوف اختصاص دادند. نمایشگاه دیگری هم که از بهمنماه گذشته در گالری مونروی شهر سانتافه، مرکز ایالت نیومکزیکوی آمریکا، برپا شد ۳ اردیبهشت سال جاری به کار خاتمه داد.
طبق آنچه تاکنون اعلام شده جان مالوف بین ۱۰۰ تا ۱۵۰ هزار نگاتیو و ۳ هزار پرینت و جفری گلداشتاین هم حدود ۱۵ هزار نگاتیو و هزار پرینت از آثار مایر را در اختیار دارند.
ساخت فیلم مستندی هم که قرار بود بر اساس اسناد باقیمانده از زندگی ویویان مایر و نحوهی کشف عکسهای او توسط جان مالوف در سال ۲۰۰۷، به کارگردانی و تهیهکنندگی یک تیم مستندساز حرفهای ساخته شود تقریبا به پایان رسیده است و طبق اعلام تهیهکنندگان این فیلم پیش از پایان سالجاری میلادی به نمایش عمومی درخواهد آمد. همچنین در سال گذشته بسیاری از مطبوعات و رسانههای مهم جهان در یادداشتها یا برنامههای اختصاصی به بررسی داستان کشف میراث تصویری خانم مایر و کیفیت آثار او پرداختند که از آن جمله میتوان به مهمترین آنها چون مجلهی معتبر عکاسی آمریکایی، هفتهنامهی بینالمللی تایم و روزنامهی نیویورک تایمز اشاره کرد.
تاکنون تمام این موارد کمک کردهاند تا آثار عکاسی باقیمانده از ویویان مایر، هنرمند بااستعدادی که در گمنامی درگذشت، بیش از پیش در معرض دیده شدن و مورد نقد قرار گرفتن باشند و از این طریق به قولی عیار کارها بیشتر محک بخورد و فعالان و منتقدان عرصهی عکاسی هر چه بیشتر در کارهای او کاوش کنند تا بلکه او حداقل پس از مرگش به جایگاه شایستهی خود در این زمینه دست یابد. اما به روشنی دیده میشود آثاری که در سال گذشته از ویویان مایر به صورت چاپی یا آنلاین به نمایش درآمدهاند یا حتی نقدهایی که بر کیفیت کارش در گوشه و کنار عالم عکاسی نوشته شده همگی حاکی از تقویت جایگاه او به عنوان چهرهای خاص در ژانر عکاسی خیابانی هستند.
– از همکاران محترم رسانهای، سایتها، وبلاگها و نشریات چاپی و اینترنتی خواهشمندم حق نشر این مصاحبه را برای سایت عکاسی محفوظ بدانند و در صورت نیاز به ارجاع به این مطلب حتما مطابق «آییننامه بازنشر مطالب سایت عکاسی» عمل کنند.
ممنونم حناب بغداد چی بابت ترجمه روان و محتوای عالی این مقاله..
من امروز مستند این عکاس ارزشمند و البته جذاب و مرموز رو دیدم.خیلی آدم جالبی اومد بنظرم.واقعأ تلاشش و نحوه زندکیش قابل تحسینه.البته رفتارشم بنظر عجیب بوده اما کاراش فوق العاده بودن.من عاشق این جور آدمام.هدفمند و جدی و سرسخت!